خطبه الموت امام حسین
اباعبدالله علیه السلام در خطبه «خُطّ المَوت»، سر فصل خطبه اى از سیدالشهدا (علیه السلام) است که آن حضرت در مکه و پیش از خروج به سوى عراق ایراد کردند و نهایتاً سیر کاروان را با اشاره بیان فرمودند.
مضمون آن خطبه، آگاهى و عشق به شهادت و استقبال از مرگ در راه خدا است و این که مرگ براى جوانمردان زیباست، آن گونه که گردنبند بر گردن دخترى جوان.
ایراد این خطبه، پس از دریافت گزارش هایى بود مبنى بر این که مأموران یزید براى ترور و ریختن خونش به مکه اعزام شده اند.
«خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ قلاّده مرگ بر گردن آدمیزاد،
مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ، همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان (مرگ همیشه همراه آدمى است).
وَ ما أَوْلَهَنی إِلى أَسْلافی اشتیاق من به دیدار گذشتگانم (پدر و مادرم و جدّ و برادرم)
اِشْتِیاقُ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ، همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است!
وَ خُیِّرَلِی مَصْرَعٌ اَنَا لاقیهِ. براى من شهادتگاهى برگزیده شده که به یقین به آن خواهم رسید
کَأَنِّی بِاَوْصالی تَقْطَعُها عَسْلانُ الْفَلَواتِ بَیْنَ النَّواویسِ وَ کَرْبَلاءَ.... و گویا مى بینم گرگان درنده بیابان ـ بین نواویس و کربلا ـ بند بند تنم را پاره پاره مى کنند....
مَنْ کانَ باذِلاً فینا مُهْجَتَهُ، هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند
وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود،
فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى»؛ چرا که من ـ به خواست خداوند ـ فردا صبح حرکت خواهم کرد