نویسندهامیرحسین بانکی و بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
دختران آفتاب اگرچه داستان است، در واقع تحقیقی روان شناختی و جامعه شناختی و فرهنگی و دینی دربارۀ زنان است. دختران آفتاب خواسته است که زن و منزلت و شخصیت و هویت او را بشناساند؛ به خودش، به مَردَش، به جامعه اش، و به تاریخ گذشته و سرنوشت آینده اش؛ همان گونه که هست و همان گونه که باید باشد. و همین گونه است که او را از طفیلی مرد بودن می رهاند و نشان می دهد که در عین زن بودن هیچ از مراتب و کمالات انسانی کم ندارد. همسفران دختران آفتاب به سرمنزل تفکری می رسند که انسان را می بیند و اعتبار می بخشد؛ خواه زن باشد خواه مرد. سرمنزل مقصود دختران آفتاب دامان پرمهرومحبت مادری است که سرچشمۀ همۀ نیکی هاست. مادری که فاطمۀ خوبی هاست و زهرۀ روشنایی ها. این کتاب از معدود داستان هایی است که بیش از یک نویسنده دارد و سبب آن هم چند جنبه ای بودن محتوای آن است