کتاب «این کتاب بیفایده است» سرودهی «توماس مرتون» و ترجمهی «علیرضا تنکابنی» است. در یکی از شعرها میخوانیم: «درخت بزرگی دارم، از آنگونه که بیبار و بر خوانند. کندهاش کوژ است و فراوان گره دارد، شاخههایش بسیار کج است. به هیچ طریق نتوان برید تا فایدهای به بار آرد. هیچ درودگری به آن نمینگرد. چنین درخت تناور آیا بیفایده است؟ پس در زمین بایر، در جای تهی بکارش. دورش بگردش درآی و وقت بگذران، زیر سایهاش آرامگیر. هیچ تبر و ارهای قصد آسیبش نکند. هرگز کسی نبردش. در جایی که بسیاری میخواهند از شما دیرکی بسازند که در جای خود محکم و پایدار و خشک و سخت و بیروح بایستید، دائو از شما میخواهد جوانهای باشید، درختی جوان که کم کم شاخ و برگ میگیرد، شکوفه میدهد و در زمان خود بارور میشود، ولی در تمام این مدت همواره با نسیم و کوران زندگی میرقصد.» این کتاب را انتشارات «مکتوب» منتشر کرده است.