کتاب «سنجاق قفلی» نوشتهی «علی ابراهیم کافوری» است. نویسنده دربارهی این اثر آورده است: «این کتاب که با موضوع مثبت اندیشی و نگاه مثبت به زندگی نوشته شده است، سعی دارد تا با دیدن خوبیها و نیمه پر لیوان، دلایل منفینگری به زندگی را نکوهش کند. به هر حال زندگیهای روزمره، مسایلی برای ما ایجاد میکند اما این موضوع نباید دلیلی برای نگاه منفی به زندگی باشد. در این داستان "سنجاق قفلی" به دو بخش "سنجاق" و "قفل" تقسیم شده که هر یک از آنها در قصه جاگذاری شدهاند. در این اثر سعی کردم تا مخاطب را به تفکر در معنا و جستجو برای رسیدن به پاسخ به چراییها هدایت کنم.» در قسمتی از داستان میخوانیم: «سنجاق میزند قفل را، یا که قفل میزنند بر سنجاق. این، مسالهای بود که مدتهای زیادی کله نوک تیزم را به خودش مشغول کرده بود؛ از روزی که خودم را شناخته بودم و از روزی که به این شکل، آفریده بودم. با این شکل و شمایل عجیب و غریب، بدنی لاغر و باریک، نحیف و شفاف، با پاهایی گرد و گره خورده، گره خورده در این قفلیِ عزیز که برای من عجیبتر از خودم در این دنیا، همان او بود.» این کتاب را نشر «البرز» منتشر کرده است.