همه چیز در کشور جدید برای وروجک غریبه است.
مردم، زبان و حتی باد، طور دیگری است. کلمات و صداهای کشورش مثل پتویی او را می پوشاند و می شود به آن اطمینان کرد. بیشتر از هر چیز دوست دارد زیر آن کز کند. ولی رفته رفته از کلمات غریبه، پتویی جدید بافت که گرمش می کرد و کم کم به اندازه پتوی قدیمی می شد به آن اطمینان کرد.