ملکه ی سرخ تمام طول مدت حکمرانی اش در جنگی طولانی در حال مبارزه بوده که در خفا شروع شده است، جنگی علیه نیروهایی که پشت ملت ها قرار دارند و بر سر چیزهایی مهمتر از طلا و زمین قوی ترین سلاحش خواهر خاموش است که اکثر مردم او را نمی بینند و تمام مردم از او صحبت نمی کنند.
نوه ی ملکه ی سرخ شاهزاده جالان کندث که قمارباز و اغواگر است کسی است که می تواند خواهر خاموش را ببیند. جان که از نقشش به عنوان اشراف زاده ای خرده پا راضی است وانمود می کند که عجوزه ی پیر را نمی بیند.. ولی جنگی با مردگان زنده در پیش است و ملکه ی سرخ از خانواده اش می خواهد که از سرزمین شان حفاظت کنند. جال فکر می کند این جنگ چیزی نیست که بر او تاثیری داشته باشد اما در اشتباه است...